جدول جو
جدول جو

معنی طرب انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

طرب انگیز(دخترانه)
مسرت بش، شادی آور، طرب (عربی) + انگیز (فارسی)، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
تصویری از طرب انگیز
تصویر طرب انگیز
فرهنگ نامهای ایرانی
طرب انگیز
آنچه موجب طرب و شادی گردد برای مثال بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن / به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن (حافظ - ۱۰۲۰)
در موسیقی گوشه ای در دستگاه ماهور
در موسیقی سازی زهی که با کمان نواخته می شود
تصویری از طرب انگیز
تصویر طرب انگیز
فرهنگ فارسی عمید
طرب انگیز
شادانگیز از ابزارهای خنیای ایرانی که با کمان نوازند و آن دارای چهاردسته و پنج کاسه است و هر دسته را پنج زه است، گوشه ای در دستگاه ماهور آن که موجب طرب گردد مسرت انگیز، یکی از آلات ذوات الاوتار ایرانی که با کمان نوازند و آن دارای چهار دسته و چهار کاسه است و هر دسته را پنج زه است، گوشه ایست از دستگاه ماهور
فرهنگ لغت هوشیار
طرب انگیز
شادی افزا، شادی زا، طرب آور، طربناک، مسرت انگیز، مسرت زا، نشاطآور، نشاطانگیز، طرب خیز
متضاد: غم انگیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرح انگیز
تصویر فرح انگیز
(دخترانه)
فرح (عربی) + انگیز (فارسی) شادی بخش، مفرح
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرح انگیز
تصویر فرح انگیز
آنچه موجب فرح و شادی می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسب انگیز
تصویر اسب انگیز
برانگیزانندۀ اسب، آنکه اسب را به حرکت وا می دارد،
وسیله ای فلزی که هنگام سواری بر پاشنۀ چکمه می بندند و به پهلوی اسب می زنند تا تندتر حرکت کند، مهمیز، مخیز، مهماز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غضب انگیز
تصویر غضب انگیز
خشم آور، خشمگین کننده، آنچه یا آنکه به خشم آورد
فرهنگ فارسی عمید
غدار. حیله باز. (از ناظم الاطباء). فریب آمیز. فریبنده. مرخم فریب انگیزنده
لغت نامه دهخدا
(بَ کَ / کِ)
خشم آور. خشمگین کننده. آنکه به خشم آرد. رجوع به غضب شود
لغت نامه دهخدا
(شَ / شُو)
اسب انگیزنده. آنکه اسب را به انگیز درآورد. (سروری).
لغت نامه دهخدا
(اَ رَهْ)
که تب انگیزد. تب آورنده. تب خیز. رجوع به تب و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرد انگیز
تصویر گرد انگیز
آنکه گرد بر پا کند غبار انگیزنده
فرهنگ لغت هوشیار
اسب انگیزنده آنکه اسب را بر انگیزد، مهمیز آهنی که بر پاشنه کفش سوار باشد و هنگام سواری بر پهلوی اسب زند تا اسب تیزتر رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تب انگیز
تصویر تب انگیز
تب خیز، تب آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضب انگیز
تصویر غضب انگیز
خشم انگیز آنکه بخشم آورد خشم آور خشمگین کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسب انگیز
تصویر اسب انگیز
((اَ اَ))
آن که اسب را برانگیزد، اسب انگیزنده، مهمیز
فرهنگ فارسی معین
ترسناک، خوفناک، سهمناک، مهیب، مهیل، وحشتناک، وهمناک، هراس انگیز، هولناک
فرهنگ واژه مترادف متضاد